شاید داستانهای متعددی درباره فارکس و سرمایه گذاری در آن شنیده باشید و احساس کنید که خوب است شما هم بخشی یا تمام سرمایهی خود را وارد این بازار بزرگ کنید، بلکه شاید سهمی از این اقیانوس بی انتهای پول داشته باشید. اما اجازه دهید تا حرف آخر را در ابتدا بزنم. به نقل از وبسایت معامله گر ایرانی: “بیش از 90 درصد کسانیکه وارد بازار فارکس میشوند، تمام یا بخشی از سرمایهی خود را از دست میدهند”. بعد از این شروع طوفانی، حال نوبت به یک بررسی موشکافانه و عمیق از بازار رسیده تا هم بدانیم چرا 90 درصد ضرر میکنند و هم مهمتر از آن، آیا شما میتوانید جزو 10 درصدی باشید که درآمد کسب کردهاند؟ این مقاله را بدون جهتگیری و تعصب بخوانید و کلاه خود را قاضی کنید تا مطمئن شوید شما در کدام بخش از تریدرها هستید.
تاریخچه فارکس
فارکس بازار بزرگ و پیچیده ای است که تنها در صورتی میتوان به دلایل وجود آن پی برد که به صدها سال عقبتر برگردیم، بنابراین، در قسمت اول به تاریخچهی داد و ستد در چند قرن قبل میپردازیم.
داد و ستد با طلا و نقره
چند صد سال قبل، چند حکومت و امپراطوری بزرگ تقریبا بر تمام زمین حکومت میکردند. این حکومتها باعث ایجاد یک ساختار مرکزی شدند و توانستند یک فرهنگ نسبتا یکپارجه را در بین مردمان سرزمین خود ایجاد کنند. اما هیچ حکومتی، کاملا خودکفا نبود و نیاز داشت تا با سرزمینهای مجاور و در حقیقت با امپراطوری دیگر، در تجارت باشد. مثلا گندم بفروشد و پارچه بخرد. اما هر کیلو گندم معادل چند متر پارچه بود؟ چه چیزی میتوانست معیار اولیه برای داد و ستد باشد؟ چند ده سال طول کشید تا طلا و نقره، تبدیل به معیار واحد شدند. بسته به فصل سال، هر سکه طلا معادل صد کیلو گندم (برای مثال) بود و از طرف دیگر، همان سکه، معادل 100 متر پارچه (باز هم برای مثال!). اینگونه شد که طلا نقش محوری پیدا کرد و توانست داد و ستد را آسان کند.
علاوه بر آن، تقریبا در تمام دنیا به سکههای طلایی رنگی که به سختی از دل زمین و در جریان تند رودخانهها پیدا میشدند، علاقه وجود داشت. بنابراین، سکههای طلا و نقره نه تنها به داد و ستد محلی کمک کرد، بلکه بازرگانان نیز به سادگی میتوانستند در هر قلمرویی از همین سکههای طلایی که اتفاقا وزنشان نیز معلوم بود، استفاده کرده و تجارت کنند. کسانیکه سالها تجارت کرده بودند، سرمایهی قابل قبولی داشتند و با تکیه بر همین سرمایه به تجارت خود ادامه دادند. اما داشتن سرمایهی بیشتر کمک میکرد تا با کاروان بزرگتری تجارت خود را بین قلمروها ادامه دهند و نتیجتا، سود بیشتری از هر دور مسافرت کاری، کسب کنند. بنابراین، مردم دیگر بخشی از پول خود را به این افراد دادند تا با سرمایهی آنها، کسب و کار خود را گسترش دهند و در پایان سفر، به اندازهی سرمایهای که گذاشته بودند در سودشان شریک شوند. این سرمایهگذاری عموما بر مبنای شناخت فردی انجام میشد و هیچکس ممکن نبود سرمایهی خود را در اختیار کسی بگذارد که اصلا او را نمیشناسد. اینگونه بود که اولین قدم برای بورس ایجاد شد!
مشارکت در سودآوری با بورس
در اوایل قرن هفدهم میلادی و تقریبا یک دهه بعد از رواج تجارت میان اروپا و خاور دور (که صد البته با استعمار و قتل و غارت همراه بود)، یکی از شرکتهای بزرگ و امپریالیستی آن زمان به نام کمپانی هند شرقی هلند تصمیم گرفت که با استفاده از سرمایهی عمومی و با کمک از حاکمان و فرماندهان (مردم با تکیه بر حرف و قوانین حاکمان اعتماد کردند) اوراقی را چاپ کند که بیانگر مشارکت در تجارت است. کار اصلی کمپانی هند شرقی، وارد کردن کالاهای لوکس از خاور دور همانند چینی، پارچههای ابریشمی، چای و … از هند و چین به هلند بود. بندر آمستردام به سرعت تبدیل به قطب تجارت منطقه گردید و کالاهای وارداتی را در کل اروپا پخش میکرد. مردم با دیدن چنین سود بی کرانی، تصمیم گرفتند تا در این طرح شرکت کرده و بخشی از پول خود را به صورت قانونی در اختیار شرکت قرار دهند تا این کمپانی با بزرگتر کردن ناوگان تجاری خود، تجارت خود را گسترش داده و سود بییشری نموده و نهایتا سود را با سرمایه گذاران کوچک، تقسیم کند.
این کار تقریبا تا دو دهه ادامه یافت و برگههای مشارکت در تجارت، در مکانهای عمومی همچون قهوهخانهها و بارها و … برای خرید و فروش عرضه میشد. حتی ممکن بود کسی، برگهی مشارکت خود را با قیمت بیشتری نسبت به زمان خرید، در اختیار فرد دیگری قرار دهد. در سال 1625 میلادی مسئولان آمستردام تصمیم گرفتند که محل عرضهی این اوراق مشارکت را مشخص و ثابت کنند. بدین ترتیب، اولین بورس دنیا ایجاد شد. باز هم تا دو دهه بعد، فقط سهام کمپانی هند شرقی هلند بود که در این بورس عرضه میشد، اما در چند سال بعد، کمپانیهای دیگری نیز به این بورس اضافه شدند (تقریبا سال 1850 میلادی) و شکل و شمایل رسمیتری را به بورس آمستردام دادند. دوران استعماری و امپریالیستی هلند تقریبا به سر آمد و آمستردام محوریت خود در تجارت را رفته رفته از دست داد. اما مفهوم بازار بورس، به شکل بهتر و بزرگتری در اروپا ادامه پیدا کرد.
در اوایل قرن 19ام میلادی، بورس لندن شروع به کار کرد. بورس لندن اما همان مسیری را رفت که بورس آمستردام رفته بود. یعنی در اوایل کار خود، فعالیتش کاملا محدود بود و تعداد سهامهای ارائه شده نیز بسیار اندک بود. نزدیک به یک دهه بعد اما، بورس نیویورک با یک شروع طوفانی وارد میدان شد و سهام شرکتهای متعدد و خوش بنیه را عرضه کرد. همین امر باعث شد که اکثرا فکر کنند که بورس نیویورک، قدیمیترین بورس دنیا است. اما جالب است که بدانید، حتی در خود آمریکا نیز قدیمی ترین بورس، بورس فیلادلفیا است، چه برسد در سطح جهان!
محدودیت های بورس
در اوایل شروع به کار، تعداد سهام عرضه شده بسیار محدود بود و همین طور شرکتهایی که سهامی برای عرضه کردن داشتند. با گذشت نزدیک به یک قرن، رفته رفته شرکتهای بیشتری وارد این بازار جذاب شدند و تقاضا برای خرید سهام افزایش یافت. اما هر چقدر هم که یک شرکت بزرگ باشد، نمیتواند کسب و کار خود را بیش از اندازه بزرگ کند و یا سرمایهی بیشتری جذب کند. این یعنی اولین محدودیتی که برای بورس به وجود آمد. عملا شرکتها نمیتوانستند دامنهی کار خود را بیشتر از یک حد مشخص افزایش دهند، بنابراین، حجم سهام به نسبت تقاضا محدود بود.
محدودیت دوم، محدودیت مکانی بود. یعنی هر کس که مایل بود سهام کمپانی هند شرقی هلند را بخرد، باید به آمستردام مراجعه میکرد و یا یک نفر را به جای خود (و صد البته به همراه سرمایه) به این شهر میفرستاد. بنابراین، سرمایه گذاران (مثلا) اتریشی در خرید و فروش سهام شرکتهای عرضه شده در آمستردام محدودیت داشتند. مشکل سوم، ساعت کار محدود این بورس بود. در همین زمان کنونی، بورس ایرانی در ساعاتی محدود از طول روز میزبان سرمایه گذاران است و در صورتیکه نیمههای شب اتفاقی اقتصادی یا سیاسی بیفند، هیچ راهی جز صبر کردن تا صبح اولین روز اداری ندارید.
از طرف دیگر، یک مشکل بسیار بزرگ وجود داشت که شاید بزرگترین مشکلی بود که منجر به ظهور بازاری به نام فارکس و قراردادهای فیوچر (آتی) گردید. صف خرید و صف فروش! فرض کنید شما سهامدار کمپانی هند غربی هلند هستید (برای مثال) و به دلیل غرق شدن نصف ناوگان این کمپانی، مطمئن هستید که هیچ سودی قرار نیست نصیب شما شود. آنوقت شما ماندهاید و یک برگهی کاغذ بی ارزش. نهایتا هم میماند یک دلیل دیگر. نزدیک به یک قرن قبل (کمتر یا بیشتر!) هر کشوری (دیگر خبر از امپراطوریهای یکپارچه بزرگ نیست)، پول ملی خود را دارد. رفته رفته، اسکناس جای سکههای طلا و نقره را گرفته و سازوکار اقتصادی کشورها در حالتی ایزوله قرار میگیرد. ارزهایی همانند فرانک سوئیس، مارک آلمان، دلار آمریکا، ین ژاپن، ریال ایران، دینار کویت و … هر کدام یک هویت مستقل و ارزش جداگانهای پیدا کردند و ظاهرا در دنیای تجارت، یک قدم به عقب برداشته شد!
ارز کشورهای مختلف
هر کشوری ارز مخصوص به خود را داشت و خدا میدانست که هر یک ریال ایران معادل چند لیر ترکیه یا دینار کویت بود؟! در مقیاس جهانی اوضاع حتی بدتر هم بود. هر ریال ایران، معادل چند دلار آمریکا بود؟! این دو کشور اصلا تجارتی با یکدیگر داشتند که از اقتصاد یکدیگر خبردار باشند؟! اصلا تا به حال، پول کشور مقابل را دیده بودند؟ به نظر میرسد که کار به گره خورده بود. در این نقطه، اولین نیازها برای ایجاد یک سامانهی تبدیل ارزهای مختلف به یکدیگر ایجاد شد. بازار تبدیل ارزهای مختلف به یکدیگر یا همان Foreign Exchange در این نقطه کم کم به یک ضرورت تبدیل شد. نزدیک به نیم قرن قبل، اولین قوانین تجارت آزاد جهانی و تئوریهای اقتصاد آزاد کلید خوردند. یعنی زمزمههای اینکه حکومتها نباید وارد اقتصاد شوند و همه چیز باید در یک بازار آزاد و بر مبنای عرضه و تقاضا، قیمت گذاری و ارزش گذاری شود.
ترکیب بازار آزاد و ضرورتی به نام بازار تبدیل ارزهای مختلف به یکدیگر، پایههای فارکس امروزی را ساخت. در بازار فارکس، با تکیه بر عرضه و تقاضا (مثلا عرضهی دلار و تقاضای ین ژاپن) نرخ برابر ارزهای مختلف مشخص گردید. اقتصادهای قویتری که اساس صنعت دنیا بودند، رفته رفته ارزهای قویتر پیدا کردند و ارز کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته، کم ارزش شد (در بازار جهانی). این نکته کاملا طبیعی است. بییشتر صنایع دنیا به محصولات تولید شده در آلمان (مثلا شرکت زیمنس) نیاز داشتند، پس باید پول کشور خود را تبدیل به مارک آلمان (بعدها یورو) تبدیل میکردند. درخواست برای ارز آلمان زیاد بود و عرضه (کسانیکه نیاز داشتند تا مارک را فروخته و مثلا ین ژاپن را بخرند) کم بود. بدین ترتیب، نرخ برابری مارک آلمان به ارز کشورهای دیگر افزایش مییافت.
عرضه و تقاضا در این بازار بر مبنای نیاز توریستها، صنایع، دولتها (قراردادهای بین کشورها)، بانکها (پروژههای مشارکت)، سرمایهگذاران و … مشخص گردید. این بازار آنقدر بزرگ بود که کسی نتواند در آن دستکاری کند، پس یک بازار کاملا امن بود. کمی قبلتر، محدودیتهای بورس را بیان کردیم و در این بخش نیز اساس به وجود آمدن فارکس را توضیح دادیم. حال نوبت میرسد به بیان مفهوم قراردادهای فیوچر یا همان آتی.
قراردادهای فیوچر CFD
سهام عرضه شده در بورس محدود بود، اما سرمایه گذاران علاقه داشتند تا از افزایش قیمت سهام سود ببرند اما نمیتوانستد! فردی وجود دارد که احساس میکند که با توجه به ارزیابیهای انجام داده، کمپانی هند شرقی هلند در آخر سال سود آن چنانیای دریافت نخواهد کرد، از طرف دیگر، فردی هست که مطمئن است در آخر سال، سود هنگفتی بابت تجارت انجام شده، نصیب کمپانی هند شرقی هلند و نتیجتا سرمایه گذاران آن خواهد شد. هیچ کدام هم نتوانستهاند سهامی خریداری کنند! اما اگر این دو فرد با یکدیگر قراردادی را امضا میکردند که بر مبنای آن، هر دو پول در میان بگذارند و در آخر سال، هر کس درست تحلیل کرده باشد، کل پول برای آن شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟! قطعا یک نفر درست گفته و سود خواهد کرد و فرد دیگر اشتباه کرده و متضرر خواهد شد. این مدل قرارداد، در بازار امروز به نام CFD یا قرارداد آتی خوانده میشود. CFD مخفف Contract For Difference یا همان قرارداد برای مابه التفاوت است که بخش مهمی از فارکس (و نه تمام آن را تشکیل میدهد). یک قطعهی دیگر از پازل نیز جور شد! حال نوبت به جمع بندی بازار فارکس رسیده است.
فارکس
همهی این داستانها را بیان کردیم تا بتوانیم بفهمیم که فارکس از کجا به وجود آمده، چرا امن است، به چه نیازی پاسخ داده است و چه خدماتی را به سرمایهگذارانی که امکان خرید سهام ندارند، ارائه کرده است. اولین کاربرد فارکس، تعیین ارزش یک ارز در مقایسه با ارز دیگر است. بازیگران این صحنه را قبلا معرفی کردیم. اما چگونه افراد عادی میتوانند در این معاملات نقشی داشته باشند و خودشان نیز سود کنند. شما ممکن است احساس کنید که با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا، اقتصاد و صنعت آمریکا ضعیف شده و قدرت ارز آن در مقایسه با اروپا کاهش پیدا کند. از طرف دیگر، فردی درست مخالف شما فکر کند (دقیقا همانند داستان کمپانی هند شرقی هلند). بنابراین شما در صدد فروش دلار هستید و نفر دیگری، درصدد خرید دلار. معاملهای میان شما و این فرد از نوع CFD ایجاد شد. مبارک باشد. در حقیقت، شما دلار را تضعیف کردید و نفر مقابل شما، دلار را تقویت کرد. در بازار آزاد، میلیون ها نفر در حال تعیین قدرت یک ارز در مقابل ارز دیگر هستند. علاوه بر شما، بانکها حکومتها و چند صد عامل دیگر نیز در حال تعیین تراز قدرت میان ارزها است.
به هر حال، مدتی بعد و در پایان سال، بالاخره مشخص میشود که چه کسی درست تحلیل کرده بوده و تمام سود را از آن خود خواهد کرد. از آنجایی که این بازار کاملا عادلانه است (کسی نمیتواند تغییر قابل توجهی در برابری ارزها ایجاد کند) و همچنین توسط نهادهای بزرگ مالی دنیا (مثلا بانک مرکزی آمریکا، انگلستان، اتحادیه اروپا و …) نیز رصد میشود، کاملا شفاف است. نهایتا اینکه بازاری است برای کل دنیا و به اندازهی کافی بزرگ است! این سه دلیل باعث شد تا سرمایه گذاران بسیاری به این بازار علاقه مند شده و سیل عظیم قراردادهای فیوچر در این بازار منعقد شود. فکر میکنم به اندازهی کافی با این بازار آشنا شدید. اما اگر هنوز میخواهید بدانید که فارکس چیست و در حقیقت فارکس در ایران چگونه دنبال میشود، برروی این لینک کلیک کنید تا توضیحات تکمیلی را بخوانید. اما یک سوال مهم! چه کسی این قراردادها را منعقد کرد تا شما را به طرف مقابلتان متصل کند؟! این واسط یا کارگزاری، بروکر نام دارد. اما بروکر کیست و چرا چنین خدماتی میدهد؟!
بروکر فارکس
شما در ایران احساس میکنید که دلار در حال تضعیف شدن بوده و فردی در یکی از مناطق دورافتادهی جنوب مالدیو احساس برعکسی دارد! چگونه یکدیگر را پیدا میکنید و با هم قول و قرار میگذارید؟ چه کسی شاهد این قرارداد است و ضمانت اجرا شدن آن را چه کسی برعهده میگیرد؟ تمامی این وظایف بر عهدهی یک سازمان قدرتمند جهانی است که وظیفه دارد شما را به طرف مقابلتان متصل کند، مطمئن شود که پرداختها درست انجام میشود و کسی زیر قول و قرار نمیزند. این سازمان مالی قدرتمند بروکر نام دارد. بروکرها بستر را برای قراردادهای CFD آماده کردهاند. کالاهایی که میتوانید معامله کنید، بسیار زیاد است. از جفت ارزها گرفته تا گندم و مس و حتی شاخص بورس نیویورک. هر چیز که قابلیت معامله داشته باشد و کسانی باشند که بخواهند بر سر آن معامله کنند، در سبد معاملاتی بروکرها عرضه شده است. مهمترین داراییهای که کاربرد جهانی داشته و علاقه مندان زیادی دارند، به شرح زیر هستند:
- فلزات گران بها (طلا، نقره، پلاتین، مس و …)
- جفت ارزها (یورو/دلار – دلار/پوند و …)
- رمزارزها (بیتکوین، اتریوم، لایتکوین و …)
- سهام شرکت های بزرگ دنیا (گوگل، آمازون، فیسبوک، تسلا، اپل، مایکروسافت و …)
- شاخص سهام بورس های بزرگ دنیا (داوجونز، نزدک، اس اند پی و …)
- انرژی (نفت، گاز و …)
- ….
احتمال اگر کمپانی هند شرقی هلند هنوز وجود داشت، سهام آن نیز در فارکس قابل معامله بود! همه چیز از پشت کامپیوتر و فقط با اتصال به اینترنت امکان پذیر شده است. مهم نیست شما کجا هستید و یا نفر مقابل شما در کدام نقطه از دنیا قرار گرفته است. بروکر بالاخره شما را به یک مشتری متصل میکند. حال نوبت به سوال بعدی میرسد، بروکر خوب چه بروکری است و اساسا چگونه باید به آن اعتماد کرد؟
ملاک انتخاب بروکر چیست؟
همانطور که بانکهای دولتی و خصوصی باید تحت نظارت بانک مرکزی فعالیت کنند، بروکرها هم باید تحت نظر سازمانهای مالی بزرگ دنیا فعالیت کنند. بروکر تحت نظارت این سازمان مالی قدرتمند قرار گرفته و در نتیجهی رعایت تمامی قوانین، مجوز فعالیت را که اصطلاحا به آن رگولاتوری گفته میشود. دریافت میکند. این رگولاتوری دقیقا همان چیزی است که شما برای اعتماد کردن به این واسط، نیاز دارید. در سالهای گذشته چندین بروکر کلاهبردار وارد بازار شدند و سرمایهی مردم را بالا کشیدند (بخشی از 90 درصدی که در فارکس ضرر میکنند، مشتریان این بروکرها هستند!). این داستان حتی در ایران پیچیدهتر میشود. از آنجاییکه ارتباط ایران با بازارهای جهانی قطع است و نهاد ناظری در ایران وجود ندارد، بروکرهایی در ایران فعالیت میکردند (و حتی میکنند) که هیچ اسم و رسمی نداشتند. امروز بودند و فردا خدانگهدار!
اولین نکتهای که باید در انتخاب بروکر به آن دقت کرد، داشتن رگولاتوری است. بعد از آن تازه به سراغ خدماتی که داده شده، میرویم. برای مثال، اولین نکته، سبد دارایی قابل معامله است. بدیهی است که هرچقدر بروکر معتبرتر باشد، سبد دارایی های قابل معامله بیشتری دارد. دومین نکته، کیفیت پشتیبانی آن است. همیشه ممکن است مشکلی وجود داشته باشد، قطعا باید کسی باشد که پاسخگوی سوالات شما باشد. هرچقدر که بروکر زودتر نیاز شما را برطرف کند، قطعا بروکر بهتری است. نکتهی دیگر، روشهای واریز و برداشت است. بروکرهای فعال در ایران، نمیتوانند از سیستم پرداخت بانکی استفاده کنند. چرا که بانکهای ایران اساسا به جایی وصل نیستند که بتوانند پول را جابجا کنند! بنابراین، بروکری که روش های واریز و برداشت ساده تری را در اختیار شما قرار دهد، بروکر بهتری است.
علاوه بر موارد فوق، چند پارامتر دیگر نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد. روبوفارکس یکی از بهترین بروکرهای فعال در ایران و جهان است. به نقل از وبسایت تراستد بروکرز (بروکرهای قابل اطمینان trusted-broker-reviews.com) روبوفارکس دومین بروکر معتبر در سطح جهان است. اگر میخواهید بدانید که چرا این بروکر، تبدیل به یکی از بروکرهای معتبر جهانی شده و اساسا یک بروکر خوب و معتبر باید چه ویژگی هایی داشته باشد، مقالهی روبوفارکس را مطالعه کنید. حال نوبت به فصل آخر این مقاله رسیده که باید به این سوال مهم پاسخ دهیم. چرا 90 درصد فعالان در بازار فارکس، ضرر میکنند؟
راهکار موفقیت در فارکس
هیچ چیز را به شانس واگذار نکنید. اگر با افراد موفق در این بازار صحبت کنید، متوجه میشوید که هر حرکت خود را بر مبنای استراتژی و تحلیل عمیقی که انجام دادهاند، دنبال میکنند. شاید به نظر برسد که خب این را فروخته و آن را خریده و سود میکنم. کاش به همین سادگی بود! با پیشرفته شدن این بازار، دانش آن نیز پیشرفتهتر شد و ابزارهای متعددی به کمک تریدرها (خریداران و فروشندگان بازار فارکس) آمد. دادههای این بازار آنقدر زیاد است که تقریبا با نگاه کردن به آن، هیچ چیزی را متوجه نخواهید شد. بنابراین، علم پیشرفت کرد و تحلیلهای متعددی برای تحلیل درست و معامله کردن اصولی، به میدان آمدند.
تحلیل فاندامنتال
اگر یک شرکت نیروهای انسانی قدرتمندی داشته باشد و یا به واسطهی تحقیق و توسعهی اصولی، در مسیر درستی قدم برداشته باشد، قطعا آیندهی درخشانی خواهد داشت. این جمله، اساس یک مدل تحلیل به نام تحلیل فاندامنتال است. به بان فارسی، به آن تحلیل بنیادین گفته میشود. هنگامیکه استیو جابز در اپل بود، همه مطمئن بودند که سهام این شرکت همواره در حال صعود است. در حال حاضر نیز به دلیل حضور ایلان ماسک و تیم تحقیق و توسعهی قدرتمندش (پروژههای عجیب و متفاوت آن)، همه مطمئن هستند که آیندهی درخشانی در انتظار سهامداران شرکت تسلا است. این ساده ترین توضیحی است که از تحلیل فاندامنتال میتوان داد. اما در واقع، این دانش بسیار گسترده تر بوده و نیاز است که حتما درسهای آن را در وبسایت معامله گر ایرانی بخوانید تا اولین قدم در مسیر موفقیت در بازار فارکس ایران را بردارید.
تحلیل تکنیکال
امروز دلار چند است؟! فرض کنید 30 هزار تومان. اگر طی یک هفته قیمت دلار به 40 هزار تومان برسد، به نظر شما چه اتفاقی میافتد؟ با توجه به تجربهی چندین و چند ساله، بانک مرکزی وارد میدان شده، ارزپاشی میکند تا قیمت دلار را به نزدیک 33 هزار تومان باز گرداند. بعد از آن چه اتفاقی میافتد؟ احتمالا مدتی در همین قیمت ثابت مانده و سپس آهسته آهسته دوباره به 40 هزار تومان نزدیک میشود تا دوباره بانک مرکزی مجبور شود وارد میدان شود. آیا نیاز به دانش خاصی داشتیم تا این موضوع را متوجه شویم؟ خیر! تجربه به ما آموخته است که این اتفاقات تکرار خواهند شد. این رفتار رفت و برگشتی قیمت یک کالا که و الگوی تکراری آن، سادهترین توضیحی است که میتوان در خصوص تحلیل تکنیکال داد. اما واقعیت آن است که این تحلیل بسیار گسترده تر بوده و نیاز به چندین روز (و حتی چندین هفته) مطالعه و کسب دانش دارد. شما باید چارتها را بشناسید، الگوها را تشخیص دهید و از ابزارها استفاده کنید.
ابزارهای فارکس
هم تحلیل تکنیکال و هم تحلیل فاندامنتال نیاز به کمک گرفتن از یک سری ابزار دارد. هر کجا که عدد باشد، نمودار هست و هر کجا که نمودار باشد، میتوان کلی تحلیل و تجزیه انجام داد. این تحلیل و تجزیه به کمک ابزارهایی به نام اندیکاتور انجام میشود. اندیکاتورها میتوانند اطلاعات جالبی به ما بدهند. مثلا اینکه آیا قیمت در حال نوسان است؟ آیا قیمت در حال ریزش یا افزایش است؟ آیا سایر معامله گران قصد خرید دارند یا قصد فروش و … خلاصه اینکه ابزارها هستند که به داد معامله گران میرسند تا تحلیلهای درستی انجام دهند. برای مثال، اندیکاتور ایچیموکو میتواند اطلاعات بسیار جالبی به ما بدهد. مهمترین کاربرد ان این است که بگوید بازار در حال ریختن است یا در حال بالا رفتن. اندیکاتور ایچیموکو واقعا کاربردی و عملیاتی است. جالب است بدانید که این اندیکاتور در سال 1960 میلاد و توسط یک خبرنگار اقتصادی ژاپنی توسعه یافته است. وی پس از سالها بررسی قیمتها متوجه وجود رابطه میان اتفاقات مختلف در بازار شد و توانست یک اندیکاتور قدرتمند و جامع را در اختیار معامله گران قرار دهد. برای اینکه با ویژگی های طلایی اندیکاتور ایچیموکو آشنا شوید، این مقاله را بخوانید. و حالا بخش آخر و مهمترین سوال.
چرا 90 درصد افراد در فارکس ضرر میکنند؟
ما برای یک مرور ساده و گفتن سرفصلها نیاز داشتیم تا مقاله را به این بلندی بنویسیم. کسانیکه قصد دارند وارد بازار فارکس شوند، حتما باید ساعت ها، روزها و حتی هفته ها دانش کسب کنند و سپس ماه ها به دنبال استراتژی اختصاصی خودشان باشند. اصولا افراد بازار فارکس را با قمارخانه اشتباه گرفته و با جملهی بادا باد! معامله میکنند. نداشتن دانش کافی، تنها دلیلی است که باعث ضرر این افراد میشود. احساس میکنند که همه چیز را میدانند، نمودارها را با چشمانشان اسکن کرده و خود را علامه دهر میدانند. همین باعث میشود که به سرعت، موجودی حساب خود را صفر کنند. تنها 10 درصد افراد هستند که به واقع دانش لازم را یاد گرفته و از ابزار خود به درستی استفاده میکنند. اگر میخواهید شما هم جزو ده درصد باشید، حتما به وبسایت معامله گر ایرانی Irtrader.net مراجعه کنید و دروس را به دقت مطالعه کنید.